Web Analytics Made Easy - Statcounter

سفر سه روزه ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به چین که در روزهای گذشته انجام شد رویدادی تاریخی است که بنا بر دلایل مختلف بر سیاست منطقه‌ای و امنیت بین المللی تأثیرگذار خواهد بود. - اخبار بین الملل -

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم- سفر سه روزه ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به چین در روزهای گذشته رویدادی تاریخی است که بر سیاست منطقه‌ای و امنیت بین المللی تأثیر می‌گذارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نوع استقبال چین از رئیسی حاکی از اهمیت بالایی است که پکن برای مشارکت راهبردی همه جانبه چین و ایران در محیط بین المللی قائل است.

این سفر بازتاب جالبی در رسانه‌های دولتی چین داشت. روزنامه گلوبال‌تایمز روز دوشنبه در پیش‌درآمدی به این سفر نوشته بود که این دیدار «نشان دهنده عزم تزلزل ناپذیر دولت رئیسی برای ترویج سیاست «نگاه به شرق» است.

روزنامه کمیته مرکزی حزب کمونیست چین نیز در بیانیه‌‌ای در خصوص این دیدار نوشت: «سیاست "نگاه به شرق" ایران به معنای گذار از سیاست موازنه منفی و عدم تعهد به سمت ایجاد  اتحاد با قدرت‌های جهانی غیرغربی مانند روسیه و چین است که ساختارهای سیاسی مشابهی با ایران دارند.»

وزیر خارجه چین: پکن از حقوق و منافع مشروع ایران در برجام حمایت می‌کندامیرعبداللهیان: توافقات بسیار خوبی درباره همکاری‌های بلندمدت بین ایران و چین حاصل شد

 

این باید اولین باری باشد که پکن به صراحت از گذار ایران به سمت اتحاد با قدرت‌های جهانی غیرغربی مانند روسیه و چین که «لیبرال دموکراسی» را قبول ندارند استقبال می‌کند. این توصیف، سرلوحه سفر رئیسی به چین بود. در واقع، پکن، مسکو و تهران پیشگامان نظم جهانی جدید هستند که قصد دارند هژمونی آمریکا را به چالش بکشند و در یک قایق حرکت می‌کنند.

روز بعد، در یک سرمقاله طولانی، گلوبال تایمز به پیامدهای استراتژیک رابطه ایران و چین پرداخت و خاطرنشان کردکه «خارج از بلوک ایالات متحده و غرب و حلقه نفوذ آن، فضا و پتانسیل عظیمی برای همکاری برد-برد» بین پکن و تهران وجود دارد.

در این سرمقاله آمده است: «تعمیق همکاری چین با ایران ویژگی ضد هژمونی و ضد زورگویی نیز دارد. چین و ایران هر دو از سیاست خارجی مستقلانه حمایت می‌کنند، قاطعانه از اصل عدم مداخله در امور داخلی در مناسبت‌های بین‌المللی دفاع می‌کنند و از منافع مشترک کشورهای در حال توسعه محافظت می‌کنند. این امر به ترویج جهان چند قطبی و توسعه متنوع جهان کمک می‌کند و با روال‌های موجود در جهان مطابقت دارد.»

در ادامه این مطلب آمده است: «در نظم تحت سیطره آمریکا ساختار بین‌المللی متفرق  و قطبی است  و روند باطل تشکیل بلوک‌ها و اردوگاه‌ها دوباره در حال ظهور است. سیستم بین المللی موجود به رهبری ایالات متحده طرح هایی برای قلدری و استثمار کشورهای در حال توسعه و کشورهای نوظهور دارد. اکنون واشنگتن فکر می‌کند با این مسئله که منافع کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است چندان راحت نیست و  به دنبال بازسازی نظم بین‌المللی به گونه‌ای است که برای جهان غیرغربی چالشی عمده باشد.»

روابط ایران و چین و نظام بین‌الملل

این تفکر در بیانیه آغازین رئیس جمهور چین شی جین پینگ در دیدار با رئیسی در روز سه شنبه در پکن نمود پیدا کرد. او گفت: «در بحبوحه تغییرات عمیق در وضعیت بین‌المللی، چین و ایران همواره اعتماد دوجانبه راهبردی به یکدیگر را تحکم کرده و گام‌هایی استوار به سمت همکاری‌های عملگرایانه برداشته‌اند. دو کشور منافع مشترک خود را ارتقا داده و از انصاف و عدالت بین المللی حمایت کرده‌اند و فصل جدیدی در دوستی گشوده‌اند.»

شی جین پین همچنین تأکید کرد: «چین از ایران در خصوص حراست از حاکمیت، استقلال، تمامیت ارضی و کرامت ملی و همچنین مقاومت در برابر یکجانبه‌گرایی و هژمونی حمایت می‌کند و با تلاش‌های نیروهای خارجی برای مداخله در امور داخلی ایران تضعیف امنیت و ثبات این کشور مخالف است.»

تصویر کلانی که در اینجا وجود دارد سه عنصر کلیدی را شامل می‌شود: «دوستی بدون مرز» روسیه با چین، التقاط ایران در اوراسیا و ائتلاف رو به شکل‌گیری ایران و روسیه. سازمان همکاری شانگهای بستری را فراهم کرده که هر سه کشور ارتباطاتشان با یکدیگر را در فضایی مبتنی بر احترام و اعتماد متقابل تقویت کرده و به صورت مشترک بر روی مسائل امنیت منطقه همکاری کنند. 

سفر رئیسی به اجرای توافقنامه 25 ساله امضا شده در سال 2021 بین ایران و چین سرعت می بخشد. اجرای این برنامه به دلیل همه‌گیری کرونا با موانعی مواجه شد اما اوضاع اکنون در حال تغییر است. مذاکرات رئیسی در چین روی موضوع پیشبرد همکاری‌های عملی میان ایران و چین متمرکز بود. چین در حال حاضر در حال کنار گذاشتن محدودیت‌های اعمال‌شده در خصوص کرونا است و در تلاش است طرح یک جاده-کمربند را احیا کند.

مسئله دیگر در این خصوص تأثیر روابط ایران و روسیه بر رابطه پکن با تهران است. پکن شاهد آن است که روسیه و ایران در یک توافق برد-برد در حال تحکیم عمق استراتژیک خود هستند. درست پیش از سفر رئیسی به پکن محمدرضا فرزین، رئیس کل جدید بانک مرکزی ایران گفت: «کانال مالی ایران و جهان در حال احیا است.» او در واقع اعلام کرد که ایران و روسیه در بحبوحه تحریم های غرب گام مهمی در جهت پیوند زیرساخت های بانکی خود برداشته‌اند.

پس از سال‌ها کار، دو کشور موفق شده‌اند سرویس پیام‌رسانی مالی ملی سپام ایران را به سامانه پیام‌رسان مالی روسیه (SPFS)، معادل روسی سوئیفت، متصل کنند که هدف آن برقراری ارتباط با دیگر قدرت‌های بزرگ مانند چین و هند است. این پیوند نشان می دهد که مسکو امروز اراده سیاسی برای پیشبرد همکاری بهینه با ایران دارد، زیرا آنها همچنین به دنبال استفاده بیشتر از پول ملی خود در تجارت هستند.

چین متوجه است که درگیری بین روسیه و آمریکا دارد به سمتی پیش می‌رود که دو شریک کلیدی‌اش (تهران و مسکو) خود را از دام تحریم‌های غرب رها کرده و توان بالقوه‌شان برای ایفای نقش در نظم جدید جهانی را بالفعل کنند.

اثرات رابطه ایران و چین در کشورهای حاشیه خلیج فارس

روابط چین و ایران از یک بعد دیگر نیز حائز اهمیت است و آن هم اینکه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در تلاش هستند خودشان را از راهبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی برای دامن زدن به ایران‌هراسی جدا کنند. در همین حال رابطه ایران و عربستان چشم‌اندازهای مثبتی برای بهبود دارد، ضمن اینکه ریاض نیز در حال توسعه روابط خارجی متنوع با تأکید بر مشارکت با چین و روسیه است. شباهت فزاینده اخیر در مسیرهای دیپلماتیکی که عربستان و ایران از لحاظ نزدیکی به چین و روسیه دنبال می‌کنند آثار مثبتی بر امنیت منطقه خواهد داشت و چشم‌انداز دخالت آمریکا در منطقه را کاهش می‌دهند.

رئیس جمهور شی در دیدار با رئیسی بر اهمیت ثبات در غرب آسیا تاکید کرد و گفت: «حفظ ثبات برای رفاه کشورها و مردم منطقه مهم است و همچنین ارتباط زیادی با صلح جهانی، توسعه اقتصاد جهانی و ثبات عرضه انرژی دارد. چین از تمایل ایران برای بهبود فعال روابط با کشورهای همسایه قدردانی می کند و از کشورهای منطقه برای حل اختلافات خود از طریق گفتگو و رایزنی برای تحقق حسن همجواری حمایت می‌کند.»

این تغییر پارادایم در امنیت خلیج فارس، مشارکت چین و ایران را در سمت درست تاریخ قرار می‌دهد.

چین به قدرت اثرگذاری ایران واقف است/ نشست روابط ایران و چین در دانشگاه تهرانسند همکاری 25ساله ایران و چین، توافق برد ـ برد برای شکست تحریم غرب

 

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: روابط ایران حال توسعه چین و ایران ایران و چین بین المللی رئیس جمهور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۷۳۸۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشور‌های عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های ترکیبی دولت‌های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت‌های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی‌ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری‌های عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.

تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولت‌های عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولت‌های عربی‌ای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمک‌های بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونت‌ها و تنش‌های دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می‌کنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.

یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگی‌های امنیتی منطقه‌ای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن می‌تواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.

اما نباید در نتیجه گیری‌ها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت‌های منطقه بابت کمک هایشان قدردانی می‌کرد، مقام‌های کشور‌های عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیر‌ها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپاد‌هایی از سمت مقابل نیز شلیک می‌شد اردن همان کار را انجام می‌داد.

یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولت‌ها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمی‌خواست بخشی از ائتلاف دریایی‌ای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی می‌شد. هفته گذشته، کشور‌ها پرتابه‌های شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که می‌شد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»

استدلال‌های مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایت‌های رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربی‌ای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقه‌ای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهو‌های روز‌های اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولت‌های اسرائیل و اردن در سال‌های اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواسته‌های جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید می‌کرد.

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصری‌ها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آن‌ها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحران‌های متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگ‌های امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.

منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولت‌های عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب می‌کند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آن‌ها از واشنگتن دریافت می‌کنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگ‌های امنیتی‌ای که سال‌ها بین این کشور‌ها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاری‌های امنیتی پس از سال‌ها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینی‌ها و سعودی‌ها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشور‌های عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولت‌های عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح می‌کند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان می‌کنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفته‌های زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت‌های رهبران کشور‌های عربی دارد.

در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقه‌ای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد تمرکز کنند، واشنگتن می‌تواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشور‌های منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقه‌ای صورت نداده است. دولت‌های منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژه‌ای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.

دیگر خبرها

  • وحشت بلومبرگ از قدرت ائتلاف‌سازی ایران
  • سلامت زیست بوم خلیج فارس شرط پایداری در منطقه خواهد بود
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • روسیه دشمن اسرائیل است | روایت بلومبرگ؛ نگرانی فزاینده اسرائیل از گسترش همکاری‌ نظامی ایران و روسیه
  • «سرقت» انگیزه کار و تلاش و سرمایه ‌گذاری را از بین می‌برد
  • بالانسر ایران و اسرائیل
  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • وزیرخارجه پاکستان: سفر رئیسی حائز اهمیت است/تحریم‌های آمریکا اهمیتی ندارد
  • سفر رئیسی حائز اهمیت است/تحریم‌های آمریکا اهمیتی ندارد
  • سفر رئیسی حائز اهمیت است/ تحریم‌های آمریکا اهمیتی ندارد